نام کتاب : شیطان و دوشیزه پریم
نویسنده : پائولو کوئلیو
انتشارات : کاروان
مترجم : آرش حجازی
خوانده شده در : ۱ / ۴ / ۸۵ و ۸ / ۷ / ۸۷
۱. یک مورد جزئی کوچک هر چه هم که بی آزار به نظر برسد ، میتواند همه چیز را نابود کند .
۲. دو نوع احمق وجود دارد : آنها که بخاطر یک تهدید ، از انجام کاری دست می کشند ، و آنان که گمان میکنند میتوانند به کاری دست بزنند ، چون تهدیدگرانه است .
۳.پیروزی و شکست بخشی از زندگی هرکسی است به جز ترسوها ، چون اینان هرگز نه شکست میخورند و نه پیروز میشوند .
۴.میل به پیروی از قانون نیست که باعث میشود همه طبق نظم اجتماعی رفتار کنند ، بلکه ترس از مجازات است .
۵.بدی هرگز نیکی نمی آورد ، هر چند دوست داشتند اینطور فکر کنند .
زمانی به حقیقت پی می بردند که دیگر بسیار دیر شده بود .
۶.سکوت همیشه به معنای رضا نیست . معمولا فقط ناتوانی مردم را در واکنش به موقع نشان می دهد .
۷.جنابعالی در بهشت بودید و نمی دانستید . همانطور که در حقیقت برای تمام مردم دنیا پیش می آید . در شادترین جاها به دنبال رنج می گردند ، چون گمان می کنند سزاوار خوشبختی نیستند .
۸.کسی که در انتظار پاداشی عشق بورزد ، وقتش را تلف می کند .
۹.ساون و آحاب غریزه های یکسانی داشتند – نیکی و بدی در درون هر دو میجنگیدند ، همانگونه که درون روح تمام زمینیان میجنگیدند . وقتی آحاب پی برد که ساون با او برابراست ، فهمید که خودش هم با ساون برابر است .
فقط مسئله مهار مطرح بود و انتخاب .